کد مطلب:298645 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

دوران کودکی


دختر بزرگوار فاطمه (ع) با اینكه پنج یا شش سال بیشتر از عمر خود مادر عزیزش را درك نكرد و در سنین پنج یا شش سالگی مادر را از دست داد اما در همین سنین اندك چنان تربیت شده بود كه از فاطمه (ع) حدیث و روایت نقل كرده و چند تن از تاریخ نویسان و محدثین سند خطبه ی «فدك» را كه پیش از این نقل كردیم به همین بانوی بزرگوار یعنی حضرت زینب رسانده و از او نقل كرده اند، از آن جمله ابوالفرج در مقاتل الطالبیین در ترجمه ی «عون بن عبدالله بن جعفر» گوید:

مادر عون: زینب عقیله دختر علی بن ابیطالب است... تا آنكه گوید:

و زینب همان زنی است كه ابن عباس خطبه ی فدك فاطمه (ع) را از او روایت كرده و در آغاز خطبه گوید: این خطبه را عقیله ی ما زینب دختر علی (ع) برای ما روایت كرد... [1] .

و از محدثین مرحوم شیخ صدوق در كتاب علل در باب «علل الشرایع و اصول الاسلام» قسمتی از اوایل خطبه ی فدك را كه علل احكام در آن ذكر شده نقل می كند و سند آن را این گونه ذكر كرده:

«حدثنا محمد بن موسی بن المتوكل، قال: حدثنا علی بن الحسین السعد آبادی، عن احمد بن ابی عبدالله البرقی، عن اسماعیل بن مهران عن احمد بن محمد بن جابر، عن زینب بنت علی قالت فاطمه (ع) فی خطبتها... [2] ».

و بر خواننده ی محترم پوشیده نیست كه نقل چنین خطبه ای از طرف دختری كه در سن پنج یا شش سالگی است و حفظ آن كلمات با آن همه بلاغت و جامعیت دلالت بر كمال رشد و فهم و علم و دانایی او می كند و می توان گفت: بهره ای الهی بوده و جنبه ی فوق العادگی داشته است.

و از روایاتی كه دلالت بر كمال و رشد دختر امیرالمومنین (ع) در سن كودكی می كند حدیث دیگری است كه از شیخ جعفر نقدی در كتاب زینب كبری نقل شده كه گوید: روزی امیرالمومنین (ع) زینب را كه در سن طفولیت به سر می برد روی زانوی


خود نشانید و به او فرمود: بگو «احد» یعنی یكی، زینب گفت: «احد» بدو فرمود: بگو: «اثنتین»- یعنی دو تا- زینب ساكت شد، علی (ع) بدو گفت: سخن بگو! زینب گفت: زبانی كه به گفتن یكی گردش كرده چگونه «دوتا» بگوید؟ علی (ع) دختر را به سینه چسبانید و او را بوسید. [3] .

نگارنده گوید: از سخنان حضرت زینب (س) در طول مسافرت كربلا و كوفه و شام و خطبه ها و سخنرانیهایی كه در فرصتهای مختلف در برابر ستمكاران و طاغیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرموده به خوبی معلوم می شود كه مراتب علم و دانش و كمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم و اكتسابی نبوده و همان طور كه اشاره شد بهره ای الهی و جنبه ی خارق العادگی داشته است و شاهد این مطلب كلام امام چهارم (ع) است كه پس از خطبه ی كوفه بدو فرمود، و او را مخاطب ساخته چنین گفت: «یا عمه اسكتی انت بحمد الله عالمه غیر معلمه، و فهمه غیر مفهمه...»

(عمه جان آرام باش و سكوت اختیار كن كه تو بحمد الله دانشمندی هستی كه معلم ندیده و فهمیده ای هستی كه كسی تو را فهم نیاموخته...)


[1] ترجمه ي مقاتل الطالبيين، به قلم نگارنده، ص 89.

[2] علل الشرايع، ج 1، ص 236.

[3] رياحين الشريعه، ج 3، ص 54. و نظير اين حديث درباره ي حضرت ابالفضل (ع) نيز روايت شده است، والله العالم.